نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
فرهنگ و هنر: استاد و مدرس موسیقی و خوشنویسی می گوید: موسیقی تنها زبانی است که الفبایش کمتر از انگشتان دست و واژگانش بینهایت است و هیچ دروغی در آن نیست. موسیقی زبان مشترک تمام موجودات است. به گزارش “فردای همدان، با نشستن پای صحبت هنرمندان این مرز و بوم بیشتر با مفهوم این جمله […]
فرهنگ و هنر: استاد و مدرس موسیقی و خوشنویسی می گوید: موسیقی تنها زبانی است که الفبایش کمتر از انگشتان دست و واژگانش بینهایت است و هیچ دروغی در آن نیست. موسیقی زبان مشترک تمام موجودات است.
به گزارش “فردای همدان، با نشستن پای صحبت هنرمندان این مرز و بوم بیشتر با مفهوم این جمله آشنا میشویم که هنر نزد ایرانیان است و بس.
این بار پای صحبت های عباس اصفهانی یکی از نخبگان و هنرمندان همدانی نشستهایم تا از هنر و موسیقی برایمان بگوید: موسیقی تنها زبانی است که الفبایش کمتر از انگشتان دست و واژگانش بینهایت است و هیچ دروغی در آن نیست. موسیقی زبان مشترک تمام موجودات است.
موسیقی جنبهای از زندگی است که با عواطف و احساسات سروکار دارد و روح را مینوازد. موسیقی ایرانی با شهرت جهانی خود نوازندگان و خوانندگان بنامی دارد و سرگذشت پرماجرایی را پشت سر گذاشته است.
نقوش و حجاریهای بهجا مانده بر دیوارهی غارها و کتیبهها نشاندهنده علاقه و ذوق آدمیان از قدیمیترین ایام به هنر موسیقی بوده است.
موسیقی سنتی ایرانی چنانکه در کتابها آمده در موسیقی جهان تاثیرگذار بوده است. پایه موسیقی جدید غرب با خط «نت»، طبق اصول و موازینی است که نخستین بار محمد فارابی، دانشمند و موسیقیدان بزرگ ایرانی وضع کرده است. موسیقی ملی ایران، مجموعهای از نواها و آهنگهایی است که در طول قرنها در این سرزمین بهوجود آمده است و بازتابی از خصوصیات اخلاقی و روحی این مردمان، از کهنترین ایام تا کنون در شرایط مختلف است.
از سویی ظرافت و حالت جذبه خاص موسیقی ایرانی، انسان را به تفکر و رسیدن به جهان غیرمادی راهنمایی میکند و از سوی دیگر شور و ضربآهنگ موجود در موسیقیهای محلی ایرانی که ریشه در روح باستانی و حماسی ملت بزرگ ایران دارد، انسان را به تلاش، حرکت و جنبش وا میدارد.
آواز و موسیقی سنتی ایران را در دوازده مجموعه دستهبندی میشود. از میان این دوازده مجموعه، هفت مجموعهای که وسعت و استقلال بیشتری دارند، «دستگاه» و پنج مجموعه دیگر را که از دستگاهها منشعب شدهاند، «آواز» مینامند. دستگاهها عبارتند از : شور، ماهور، همایون، سهگاه، چهارگاه، نوا و راست پنجگاه. پنج آواز نیز شامل: اصفهان، ابوعطا، بیات ترک، افشاری و دشتی میباشد.
که این دوازده مجموعه خود تقسیم به نغمههای کوچکتری به نام گوشه میشوند که شامل ۴۷۱ گوشه است. مجموعهی این گوشهها تحت عنوان ردیف دستگاهی در آثار استادان بزرگی همچون آقا حسینقلی، میرزا عبدالله، درویش خان، ابوالحسن صبا، موسی معروفی و… گردآوری شده است.
موسیقیدانان ایرانی، هویت شناخته شده موسیقی ایران هستند. تعداد افرادی که در شاخههای مختلف موسیقی ایرانی تحول ایجاد کردهاند به اندازهای زیاد است که حتی ذکر نام همه آنها هم از حوصله این بحث خارج است و اینجا تنها به نام برخی از آنها اشاره میکنم:
_غلامحسین درویش خان: استاد سهتار و تار و آغازگر هنر آهنگسازی به معنای امروزی بود. وی تغیراتی در پرده و سیم تار انجام داد.
_علینقی وزیری: آغازگر حرکت تجدد خواهی در موسیقی ایرانی بود. از اقدامات او میتوان به تاسیس مدرسه عالی موسیقی و نتنگاری خط موسیقی اشاره کرد. ساز تخصصی او تار و سه تار بود و مدتها اداره امور موسیقی را در دست داشت.
وی نیز تغیراتی در پردههای تار انجام داد.
_سید جلال الدین تاج اصفهانی: صاحب سبک و بزرگترین خواننده مکتب اصفهان است.
_حبیب سماعی: او آخرین بازمانده سنتور نسل قاجار و از تواناترین نوازندگان سنتور در قرن اخیر است.
_ابوالحسن صبا: بزرگترین نوازنده سهتار عصر حاضر و بهترین شاگرد مکتب سهتار درویش خان بود. شهرت وی بیشتر به دلیل شخصیت کامل و جامعی است که در موسیقی دارد. او به تنهایی ارکستری از سازهای ایرانی است بسیاری از استادان درجه یک این عصر از شاگردان وی بودند. و لقب استاد الاساتید را نیز به ایشان نسبت دادهاند.
_قمرالملوک وزیری: بزرگترین بانوی خواننده قرن گذشته ایران است. آثار باقی مانده از او، از شاهکارهای هنر آواز ایرانی است.
_روحالله خالقی: آهنگساز، نوازنده ویلون، رهبر ارکستر، مولف آثار در زمینه موسیقی و از هنرمندان بزرگ و کمنظیر عرصه موسیقی است. او با تالیف کتابهایی در ثبت تاریخ موسیقی کشور بسیار کوشید.
_حسین تهرانی: او را میتوان بزرگترین نوازنده تنبک و مکتبدار این ساز در دوره معاصر دانست. اولین کنسرت گروهی تنبک در ایران نیز توسط وی اجرا شد.
_غلامحسین بنان: از محبوبترین خوانندگان دوره خود بود. او شاگرد روحالله خالقی و علینقی وزیری بود.
_جواد معروفی: نخستین پیانیستی است که فن موسیقی غربی را با نواهای موسیقی ایرانی آمیخته است. وی نیز شاگرد علینقی وزیری بود. انوشیروان روحانی از جمله شاگردان اوست.
_محمدرضا شجریان: سرآمد نامداران آواز ایرانی است که به خاطر آثارش توانسته از طرف یونسکو جایزه پیکاسو را از آن خود کند. لقب خسرو آواز ایران و استوره شرق، نیز به ایشان اختصاص یافته است.
_شهرام ناظری: او در سال ۱۹۹۸.م جایزه بهترین موسیقی عرفانی جهان را در مراکش کسب کرد. و در مهر ۱۳۸۶ه.ش نیز نشان شوالیه ادب و هنر را از دولت فرانسه دریافت کرد.
« عباس اصفهانی »
پایگاه خبری فردای همدان سعی دارد با معرفی یکی از هنرمندان معاصر، بخش کوچکی از دیونی که از دنیای هنر بر گردن دارد را ادا کند.
باشد که معرف شایستهای برای این استاد بزرگوار باشیم.
عباس اصفهانی فرزند حسن اصفهانی( که خود از هنرمندان نامی این دیار در رشته عکاسی بود) ۷ آذرماه ۱۳۶۱ه.ش چشم به جهان گشود. وی پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه در همدان، تحصیلات عالی خود را در شهر یزد گذراند و مدارک کارشناسی هنر و مهندسی برق الکترونیک را از دانشگاه یزد دریافت نمود، و به حرفهی مهندسی و تدریس دانشگاهی مشغول شد. وی همچنین هنر آموخته رشتههای هنری خوشنویسی، موسیقی، کارشناس و مجموعهداری از تارهای نفیس ایرانی است.
اصفهانی پس از اخذ مدارک و جوایز گوناگون در دهها جشنواره ملی و بینالمللی و برگزاری و حضور در نمایشگاههای مختلف و یکی از یازده نفر برگزیده جشنواره هنرهای تجسمی تحت عنوان سفیر هنری ایران جهت برگزاری نمایشگاه عازم امارات شد.
برخی مقامهای کسب شده توسط او: مقام اول جشنواره هزار و یک بسم الله ، مقام اول جشنواره رضوی ، مقام اول جشنواره دانشجویان کشور، مقام اول جشنواره دو سالانهی پرواز ، مقام اول جشنواره الغدیر، مقام اول جشنواره دانشجویی منطقه پنج و… است.
فردای همدان: از هنر خوشنویسی برایمان بگویید؟
اصفهانی با اشاره به سخن استاد شجریان که «خوشنویسی، سختترین هنر تجسمی جهان است»، افزود: ترجیح میدهم در فرصتی دیگر و به طور مشروع در این باره سخن بگویم. سخن بسیار است و مجال گفتگو اندک و همینقدر بگویم که بزرگترین عیب این هنر کمال آن و کمال این هنر بزرگترین عیب آن است چراکه درک آن برای غیر اهل فن بسیار دشوار است.
از آن جهت که همه شناخت و فضای ذهنی کاملی از خوشنویسی ندارند و شاخصی برای تشخیص نکتهها، ظرافتها و کاستیهای یک اثر خوب، متوسط و یا ضعیف را در ذهن ندارند.
حال آنکه در مقایسه با موسیقی که میتوان گفت درست مطلق است متوجه خلط و ناملایمی یک اثر میشوند و میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
فردای همدان: خوشنویسی را از چه سالی و چگونه شروع کردید؟
قریب به بیست سال پیش، خوشنویسی را شروع کردم که داستان علاقه من به آن نیز جالب است. ما در همسایگی دوستی به نام (استاد حبیب افغانیان) داشتیم که از هنر آموختگان خوشنویسی روانشاد، ( استاد حسن دانشور همدانی) بود و من در ارتباط با ایشان و تماشای هنرش علاقمند این هنر پررمزو راز و بصری شدم و با راهنماییهای استادانه ایشان، مجدانه آن را دنبال کردم. بصری از آن جهت که هم زیبایی خط نستعلیق که عروس خطهای جهان محسوب میشود و هم نگاه کردن به دستان خوشنویس حین کتابت، از جذابیت و لذت فوق العادهای برخوردار است که آدمی با تماشای دستان خوشنویس در هنگام کتابت، لذتی مضاعف را تجربه میکند.
پس از روزها تماشای دستان هنرمندشان، روزی از ایشان درخواست کردم که « خوشنویسی را به من بیاموزید» که این بزرگوار با رویی گشاده مرا به شاگردی پذیرفت.
اولین سرمشق، (اول دفتر به نام ایزد دانا) بود که هنوز هم آن را به عنوان اولین سرمشق، تابلو کرده و در منزل نگهداری میکنم.
به علت ناتوانیم در رعایت اندازهها و ظرافتها، در نهایت با تقلب و کپی از روی خط استاد، شروع به نوشتن سرمشقها کردم و هر روز با تشویقهای ایشان روبهرو میشدم.
چند جلسهای گذشت، تا اینکه روزی به سختی به این موضوع اقرار کردم و گفتم« میخواهم به نکتهای اعتراف کنم، من این سرمشقها را کپی میکنم» در کمال ناباوری استاد شروع به تشویق من کردند و فرمودند« اولین شرط پیشرفت و موفقیت تقلب و تقلید است، خلاقیتت در کار ستودنی است، شما بسیار مستعد و باهوش هستی» و بسیار مرا به ادامه این کار تشویق کردند.
بعد از گذشت حدود یک ماه، روزی استاد فرمودند« شما در خوشنویسی بسیار با استعدادی» و با فروتنی بسیار ادامه دادند که« بهتر است با تحصیل و تلمض در حضور استادی که به طور حرفهای و تخصصی این هنر را دنبال میکند، ادامه مسیر دهی که منجر به رشد صحیح و علمیات شود»
وی در واقع سر رشتهی کار را به من داد، ایشان استعداد مرا کشف و در نهایت فروتنی مرا به درستی راهنمایی کردند، و من همیشه موفقیتم را مرهون راهنمایی استادانه و فروتنانهی این بزرگوار هستم و صمیمانه آرزوی سعادت و سلامت برایشان دارم.
پدرم هم با هنر خوشنویسی و شعر نیز آشنا بود، قلمهایم را میتراشیدند و مرا بسیار به ادامه این مسیر تشویق و نصیحت مینمودند.
با گذشت زمان با تحصیل در محضر استادان « جواد مومنی، اعظم اسلامیخواه، عطاء الله سرمدی، محمود بختیاری، کرمعلی شیرازی و…» به قول معروف وارد مسیر شدم.
فردای همدان: انجام فعالیتهای هنری چه تاثیراتی در زندگی شما داشت؟
به طور کلی هنر تاثیرات مثبتی در تمام زمینههای زندگی بر انسان دارد خصوصا خوشنویسی که به شدت در شناخت تشخیص ابعاد، ذهن دارد و فضای انتزاع را به طور شگرفی تقویت میکند. به طوری که یک خوشنویس به خوبی قادر به تشخیص ابعاد و اندازهها است.
یکی از نمونههای این تاثیرات در من، شناخت قالبها، الگوهای مختلف تار و ابعاد آن و همینطور جمعآوری مجموعهای از تارهای اصیل ساخت دست استادان قدیم و جدید است.
فردای همدان: از چند سالگی موسیقی را آغاز کردید؟ مشوق شما چه کسی بود؟
قبل از بیست سالگیام بود که وارد دنیای موسیقی شدم، من در موسیقی مشوقی نداشتم و علاقه به این هنر به طور خود جوش در من پدیدار شد. با سنتور شروع کردم و اولین آهنگی هم که نواختم « الههی ناز» بود.
برای آموزش سنتور در محضر استادان « جمشید منطقی، علی کلاهچیان، استاد رضا شفیعیان» بودم، اما در تمام مدتی که ساز سنتور را آموزش میدیدم علاقهی عجیبی به صدای تار داشتم و تمام خلوتم با صدای تار سپری میشد ( هنگام کتابت خط و…)
با گذشت زمان متوجه شدم تمام ابعاد فکرم متوجهی صدای تار است، تمام جملهبندیهای موسیقایی ذهنم با صدای تار شکل میگرفت.
فردای همدان: ازچه زمانی تصمیم به نواختن تار گرفتید؟
یکی از روزها قطعهای را شنیدم که مرا بسیار تحت تاثیر جذبه و زیبایی خود قرار داد، پیش درآمدی در آواز ابوعطا با ساز استاد فرهنگ شریف. این قطعه تاثیرات شگرف و عمیقی در من گذاشت که بیش از هزاران بار آنرا گوش دادم حتی اگر روزی بگویند فرصت کمی از زندگیام باقی است ترجیح میدهم آن لحظات را با گوش فرا دادن به آن قطعه به پایان برسانم.
نغمه ساز بی بدیل با آن پنجه ی نکیسایی (استاد فرهنگ شریف) ضربه نهایی را در دنیای موسیقی به من زد، و پس از آن در محضر استادان تارنواز« مرتضی فطری، حمید خبازی، زیدالله طلوعی و سیاوش دیهیمی» کسب فیض نمودم.
میانه خوبی هم در نوازندگی و ارتباط با ساز باستانی و مقامی تنبور داشته و دارم. و چند اجرای صحنهای و کنسرت نیز با تنبور داشتم.
فردای همدان: آرزوی خود، در دنیای موسیقی را بگویید؟
آرزو که زیاد است ولی یکی از آرزهایم دیدن استاد فرهنگ شریف و استاد شجریان بود که به آن رسیدهام.
فردای همدان: از موسیقی برایمان بگویید؟
موسیقی، بر گرفته از کلمهی «Muse» الههی شعر و هنرهای زیبایی یونانی است، که این الهه ۹ دختر داشت که هر کدام آفریدگار علوم و فنون مختلف مانند شعر، ترانه، ادب و… بودند و به آنها «موزیوس» گفته میشد.
اما ایرانیان معتقدند که واژه موسیقی از نام پرندهای به نام «ققنوس یا موسیقار» گرفته شده است.
جملهای منسوب به بوعلی سینا ست که میگوید«موسیقی کلام خداست که در لحظهها جاریست» و من از ته قلب این حس را نسبت به موسیقی دارم.
فردای همدان: از نتها هم بگویید؟
نت اول Do :
دومینس = هفت شهر عشق است
یعنی خدایی که در بشر متجلی شد ، و حضور خداوند است در بشر
نت دوم Re :
رجاینا = ملکه ، خليفه ، ملكه پادشاه ، و ماه يعنی جانشین خورشید .
نت سوم Mi :
مایکروکازم = جهان آراسته
خائوس یا کائوس یعنی پریشانی که کازموس شده یعنی آراسته شده ، یعنی از یک هارمونی آسمانی این طبیعت بدنیا آمد ..
یعنی طبیعت در زیر اتم هایی که همدیگر را خنثی میکردند شکل گرفت ، یعنی در ابتدا خائوس یا کائوس، یعنی در پریشانی بودند.
در این جا صدای mi از آسمان آمد و همه سر جایشان رفتند..
نت چهارم Fa :
فیتس نی تس = سرنوشت
یعنی سرنوشت انسان را در دست ( پلاتونها ) سیارات می دانستند .
نت پنجم Sol :
تیپاسول = خورشید
یعنی روشنایی و پاراسل یعنی ضد خورشید.
نت شش ام La :
کویلا یکتا = راه شیری
یعنی کهکشان راه شیری که خورشید ما هم در ان سهیم است
نت هفتم Si :
ساسی دیوال = کهکشان
منظور کل کهکشان های دیگر که راه شیری و کوارترها و کهکشان های خوشه ای هم در ان هستند.
و دوباره برمیگردیم به شروع اکتاو دوم یعنی Do بعدی
نت برگشت Do : دومینس
یعنی برگشت دوباره انسان به خدا، آن (دو)ی اولی پیوستگی خدا با انسان است و (دو)ی دوم پیوند انسان با خداست ، همان رسیدن انسان به کمال حقیقی ..
باخ “آهنگساز” بزرگ المانی در جواب اینکه چرا موسیقی را انتخاب کرد گفته است : ” موسیقی را فرا گرفتم تا خودم به بهشت بروم و در ضمن بقیه مردم را نیز با خود ببرم..
همه ما انسانها به عاشق بودن و عشق ورزیدن..
مهر و مهربانی کردند..
به اوج کمال و عرفان رسیدن…
و به آرامش و ایمان…دعوت هستیم…
فردای همدان: نوازندگی برای شما چه لذتی دارد؟
همه ما انسانها احساسات بسیاری در درون خود داریم که نیاز است آن را به دنیای پیرامون خود منتقل کنیم و همچنین گاهی نیازمند دریافت آنها از منابعی دیگر هستیم.
بسیاری از احساسات و عواطف درونی ما با زبان و نوشتن و حتی شعر نیز قابل بیان نیست ، موسیقی زبان بیان همه احساسات است.
به نظر من موسیقی عالیترین نوع احساس و تجربه لذت است.
اصفهانی با تاکید بر اینکه موسیقی انتزاعیترین نوع هنر است افزود: وقتی از یک مجموعهی نقاشی، خوشنویسی و یا حتی یک منظره زیبا در دل طبیعت دیدن میکنید برای تکمیل لذت و پر کردن فضای خالی، میشود از موسیقی استفاده کرد اما هنگام گوش کردن به یک قطعه فاخر موسیقیایی فقط تصور، تفکر وتعمق در آن روح را ارضا میکند.
فردای همدان: نوازندگی چه حسی به شما می دهد؟
ببینید شما حتما در تجربههای مختلف زندگی از دست دادنها و بدست آوردنهای زیادی را در ابعاد مختلف تجربه کردهاید و به این تجربه و اطمینان رسیدهاید که همیشه نمیتوان از دست داد یا بدست آورد در مواقعی این شما هستید که حسی را به بیرون انتقال میدهید و دنیا را از حس درون خود آگاه میکنید و بالعکس. به نظر من، موسیقی و نوازندگی تنها ابزاری هستند که به خوبی این داد و ستد ریتمیک را انجام میدهند.
فردای همدان: در مورد نوازندگی و لذت گوش کردن به موسیقی بگویید؟
زمانیکه با موسیقی احساسات مختلف و منحصر به فردی انتقال میدهیم و یا این احساسات را از دیگران یا طبیعت دریافت میکنیم به طرز کاملتر و شگفتانگیزتری در حال پر و خالی شدن یا همان تبادل احساسات هستیم. نکته قابل توجه این است که همین پر و خالی شدن یک «ریتم» دارد و مهمترین دلیل لذت ما از شنیدن یا اجرای موسیقی همین تبادل احساسات است.
فردای همدان: نظر خود را در مورد نوع موسیقی بیان کنید؟
در موسیقی هر دو نیمکره راست و چپ مغز درگیر فعالیتهای ذهنی میشوند برخی از انواع موسیقی به انسان آرامش، برخی نشاط و هیجان و حتی برخی از آنها مسبب ایجاد خشم و عصبانیت میشوند. ما نسبت به نوع موسیقی اثر مثبت و منفی دریافت میکنیم.
در تحقیقی که توسط دانشمندان در یکی از دانشگاههای آمریکا شده بود بیان شد: که موسیقیهای ملایم مانند موسیقی کلاسیک اثربخشی بهتری بر روی بدن دارند و باعث افزایش( اندروفین) در بدن میشوند و همچنین ۲۰ تا ۳۰ دقیقه گوش کردن به موسیقی اثری معادل یک دوز قرص والیوم دارد.
فردای همدان: از موسیقی درمانی بگویید؟
موسیقی درمانی یا موسیقی تراپی روشی است با هدف حفظ، تقویت و بازیابی سلامت جسم و روان که از بار عاطفی و هیجان اصوات موسیقی استفاده مینماید.
موسیقی درمانی، یک درمان مکملی است. یعنی یک درمان جایگزین و یا ترکیبی با درمانهای پزشکی است و تنها نمیتوان برای درمان تکیه بر موسیقی درمانی کرد.
انسانها از طریق موسیقی، خود را ابراز میکنند، یافتن خاطرات جدید ، آرام کردن ذهن و بدن از طرق ریتم بهتر صورت میگیرد.
موسیقی درمانی گاهی با حرکات جنبشی مانند: حرکات موزون نیز ترکیب شده است.
ریتم و نوای موسیقی باعث تحریک و آرامش انسان میشود و نهایتا در بهبود جسم و روح تاثیرات مثبت فراوان دارد.
فردای همدان: موسیقی درمانی چه قدمتی دارد؟
ابتداییترین زمان استفاده از موسیقی به عنوان روشی برای تأمین سلامت جسم و روان، به گذشتههای بسیار دور بازمیگردد. هنگامیکه بدویترین اقوام و قبایل در مراسم مختلف از موسیقی برای رفع اشرار و بلایا استفاده میکردند. و بطور کل در تمام مناسک مذهبی، نیایشها، آئینهای درمان، جشنها، و مراسم اجتماعی بکار میرفته.
بعد از آن دوران هم توجه بسیاری از فلاسفه و بزرگان نیز بر تاثیرات مثبت موسیقی بر روی انسان جلب شده، بطوریکه افلاطون میگوید« اگر فرد دیوانهای را به من بدهند، با استفاده از موسیقی از او فردی عالم، سخنور، ادیب، شاعر، جنگجو یا هرچه که بخواهند میسازم»
فردای همدان: چه توصیهای برای گوش دادن به موسیقی دارید؟
هیچکس نمیتواند برای اشخاص دیگر نسخه تجویز کند تا بر اساس آن موسیقی گوش کند بلکه لازم است آدمی همانطور که برای آگاهی خود جایگاهی قائل است با شناخت مختصر از عالم موسیقی، نوازندگان و خوانندگان نوعی از موسیقی که شایستگی گوش دادن است را به خورد ذهن دهد.
وی اظهار امیدواری کرد و گفت: امیدوارم همه، خصوصا جوانترها که بیشتر به شنیدن انواع موسیقی تمایل دارند با درک صحیح و علمی از سبکهای گوناگون، بنا به علایق خود بهترین نوع موسیقی را گوش داده و بهترین خوراک شنیداری روحی را برای خود فراهم کنند.
گفتنی است: این استاد توانا، داری مجموعهای نفیس از تارهای اصیل و ممتاز ایرانی شامل ساختههای اساتید هوانس آبکاریان( یحیی)، خاچیک، ملکوم دانیال، هامبورسان، جعفر صنعت، شاهرخ رمضان و… میباشد که قدمت برخی از آنها به بیش از ۱۵۰ سال میرسد.
بنابراین گزارش، نبوغ پنهان در کوچه پس کوچههای این شهر را باید شناخت. استعدادهای ناب در هنر و موسیقی که عدم توجه سبب تنهایی آنهاست، در این سرزمین کهن کم نیستند هنرمندانی که در کنجی، هنری میپرورند.
گزارش از: مهسا جعفری