نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
فرهنگ و هنر: سعید بیابانکی در کارگاه شعر انقلاب و در جمع شاعران استان همدان گفت: اگر شاعری آیینگی نداشته باشد، انسانیت، حقیقت، و مردم را منعکس نکند، باید در ذوق او تردید کرد. به گزارش “فردای همدان”، سعید بیابانکی که به مناسبت هفته هنر انقلاب اسلامی در همدان حضور پیدا کرده بود، پس از شنیدن شعرخوانی […]
فرهنگ و هنر: سعید بیابانکی در کارگاه شعر انقلاب و در جمع شاعران استان همدان گفت: اگر شاعری آیینگی نداشته باشد، انسانیت، حقیقت، و مردم را منعکس نکند، باید در ذوق او تردید کرد. به گزارش “فردای همدان”، سعید بیابانکی که به مناسبت هفته هنر انقلاب اسلامی در همدان حضور پیدا کرده بود، پس از شنیدن شعرخوانی تعدادی از شاعران استان گفت: از روزگار نوجوانی که با واژهها و شاعران همکلام و همقدم شدم با شعر استان همدان آشنایی داشته و در محضر بسیاری از شاعران بزرگ همدان شاگردی کرده ام و در شهری که نفس بزرگانی چون باباطاهر وجود دارد این طبیعی است که خاک این سرزمین شاعرخیز است. وی با اظهار تعجب از تعداد بالای شاعران کودک و نوجوان استان همدان گفت: همدان اساسا سبقه چندانی در حوزه کودک و نوجوان ندارد، نه باباطاهر شاعر کودک بوده و نه نامههای عینالقضات کودکانه است، شاید بوعلی سینا خیلی کودکی کرده است. وی با اشاره به اینکه در کشور تاجیکستان علیرغم تلاش بیگانگان برای ازبین بردن زبان فارسی، این زبان همچنان پویا و زنده است و دلیل آن، مانوس بودن مردم این کشور با شعر است، ادامه داد: اگر شاعران نبودند شاید کلمات و زبان به سرعت میمرد و فرهنگی وجود نداشت و زبان در کشور ما نیز علی رغم هجوم فرهنگهای بیگانه از اطراف و اکناف، خیلی زنده است و روزبروز دارای زایش و پویایی و مانایی است و خوشبختانه سردمدار این مانایی، شعر است. شاعر «سکته ملیح» ادامه داد: ما شاعران کار بزرگی انجام میدهیم، درست است که عدد ما کم است اما تاثیرگذاریمان بسیار عمیق است. بیابانکی با اشاره به اینکه قدرت شعرگویی یک ودیعه الهی است و شعرگفتن را خدا باید به آدم بیاموزد اظهار کرد: برخی از شاعرها موفقتر میشوند چون شعر بخشیاش تلاش فردی است و بخشی از آن هم تلاش جمعی و ما جماعتی هستیم که در اثر همگرایی با هم، به هم انرژی و نیرو میدهیم. وی ادامه داد: هیچ دوشاعری نمیتوانند مثل هم باشند و این از عجایب شعر است. ولی ارتباط برقرار کردن با زبان و جهان یک شاعر که خود را تثبیت کرده و سالها کار کرده و آثاری از خود بجا گذاشته به اندازه یادگرفتن یک زبان خارجی سخت است؛ در یادگیری زبان بیگانه شما باید هم دستور زبان یاد بگیرید و هم واژه. شاعر مجموعه طنز «لبخندهای مستند» تاکید کرد: چیزی که در نگاه شاعران به جهان تفاوت ایجاد میکند، زبان است. ما همه تقریبا به یک شکل صحبت می کنیم و محدوده واژگانمان تقریبا یکسان است اما و قتی شعر میگوییم با هم بسیار متفاوت هستیم. بیابانکی در ادامه با برشمردن دورههای مختلف در شعر فارسی و تاثیر تحولات جامعه بر روی شعر در طول قرنها بیان کرد: انقلاب اسلامی به نحوی تفکر تازهای در کشور ایجاد کرد. به قول شاملو: شاعران در شعر از عشقی سخن میگویند که میتوان در راه آن از جان گذشت اما برخی از این جانگذشتگیها فقط در شعر اتفاق میافتد اما در انقلاب و بعد از آن در دفاع مقدس، این از جان گذشتگیها در عالم واقع روی میدهد و این، همان عشق است که پیشتر ذهنی بود و حالا عینی شده است. شاعر «سنگچین» با اشاره به احیای برخی قالبهای شعری نظیر رباعی بعد از انقلاب گفت: انقلاب اسلامی به نحوی بازگشت به سنتهاست و برخی قالبهای سنتی احیا میشود مثل قالب رباعی و به قول آقای باستانی پاریزی، رباعی گفتن بعد از خیام کار بیهودهای است چون اگر بد باشد کسی نمیخواند و اگر خوب باشد میگویند منسوب به خیام است و اسم شاعر را هم نمیآورند. اما دو شاعر جوان، قیصر امینپور و سیدحسن حسینی در سالهای اولیه انقلاب این سنتشکنی را انجام داده و رباعی را احیا میکنند و اگر میبینید امروز طرفدار دارد و از آن استقبال میشود، از پشت نیسان بگیر تا کاشیهای ابیانه، قدرت این قالب را نشان می دهد و این دگردیسی در شعر را مدیون انقلاب هستیم. بیابانکی شعر انقلاب را جدای از شعر انقلابی خواند و گفت: شعر انقلابی شعر معترض و زمینهساز بروز انقلاب است و ریشههای آن قبل از انقلاب و در آثار افرادی چون سیاوش کسرایی، فروغ، شاملو و خیلیهای دیگر است اما شعر انقلاب از سال57 به بعد نهادینه شد و آرمانهای انقلاب را در قالب کلام نهادینه کرد. وی گفت: شاعران بعد از انقلاب در شرایطی آثار خود را آفریدهاند که پیشینه این گونه شعر را نداشته اند و ما امروز پیشینه چهل ساله ادبیات جدید بعد از انقلاب را داریم، چه کلاسیک، چه نو چون محصول چهل سال اخیر است و به نظر من هر شاعری خودش به تنهایی تعریف نمیشود، خودش به اضافه شاعران پیش از خودش است به همین دلیل است که فردی که در سال 97 شاعر شده نسبت به کسی که در سال 57 شاعر شده وضعیت بهتری دارد چون چهل سال تجربه پشت کلامش است. وی تاکید کرد: شاعر مثل نور است، برخی شبیه شمع هستند و برخی مثل خورشید، همه شاعران برای زبان و فرهنگ زحمت میکشند، اما هرکس فراخور حال و بسته به توانایی خودش این کار را انجام میدهد. وی با اشاره به اینکه شعر پس از انقلاب، آیینه روزگار ماست ادامه داد: با خواندن شعر آدمهای تاثیرگذار و آنها که برای جامعه آیینگی کردهاند دیگر نیازی به خواندن تاریخ نیست و این، رسالت شاعر است. اگر شاعری آیینگی نداشته باشد، انسانیت، حقیقت، و مردم را منعکس نکند، باید در ذوق او تردید کرد و برای همین هم هست که شاعران بزرگ تا امروز مانده اند. شاعرشدن آسان است اما شاعر ماندن سخت است که تا آخر عمر شاعر بمانی و در برابر خیلی چیزها کوتاه نیایی و کلامت و این ودیعه الهی را آنگونه که هست ارائه دهی و آیینه جامعه باشی، این رسالت ماست.
انتهای پیام/