کتاب «پلاک‌ها و بی‌نشانی‌ها» روی میز نقد حوزه هنری همدان

گروه فرهنگ و هنر: کتاب «پلاک‌ها و بی‌نشانی‌ها» نخستین مجموعه شعر بهروز اقبالی‌درخشان، در هجدهمین نشست روی میز منتقد حوزه هنری استان همدان با حضور حمیدرضا شکارسری، شاعر و منتقد ادبی مطرح کشور، بررسی شد.       به گزارش “فردای همدان”، شکارسری در این نشست صحبت‌های خود را با توضیحاتی در خصوص انواع متن […]

گروه فرهنگ و هنر: کتاب «پلاک‌ها و بی‌نشانی‌ها» نخستین مجموعه شعر بهروز اقبالی‌درخشان، در هجدهمین نشست روی میز منتقد حوزه هنری استان همدان با حضور حمیدرضا شکارسری، شاعر و منتقد ادبی مطرح کشور، بررسی شد.

 

 

 

به گزارش “فردای همدان”، شکارسری در این نشست صحبت‌های خود را با توضیحاتی در خصوص انواع متن از جمله فرامتن، بینامتن، پیرامتن، و پیشامتن اغاز کرد و ادامه داد: هر چیزی که خود را از روزمرگی جهان بکَند و نوعی گسست بین خود و جهان ایجاد کند در راستای متن بودن حرکت کرده است.

وی افزود: هیچگونه متن هنری نمیبینید که کاملا به واقعیت ها شباهت داشته باشد و همیشه هرمتن هنری از هرجنسی که میخواهد باشد به طریقی خودش را از جهان جدا کرده است یعنی در واقع عامل شناسایی متن هنری جداشدن از جهان است.

این منتقد ادبی افزود: ساده‌ترین شیوه‌های گسست از فرم، همان است که به طور مثال به یک متن، وزن تزریق شود یا در آن قافیه استفاده و به کلمات موسیقی اضافه شود و این درحالیست که در صحبت‌های روزمره اصلا چنین تلاشی نداریم.

وی ادامه داد: به محض اینکه یک نفر اثرش را از شیوه‌ی روزمره جدا کرد و شکلی دگرگون به آن داد، از آن زمان است که وارد متن شده است.

وی گفت: وقتی ما داریم از هنجارگریزی در صورت زبان بهره میگیریم، جای دیگری باید از این هنجارگریزی استفاده شود که بگوییم متن اتفاق افتاده است در غیراین صورت متنی شکل نگرفته است.

شکارسری در خصوص کتاب «پلاک‌ها و بی‌نشانی‌ها» گفت: در این کتاب، طرح روی جلد یک پیرامتن مزاحم به حساب می اید که نه تنها کمکی به فهم مطلب نمیکند که خواندن اسم کتاب را هم سخت کرده و ما در اینجا با نوعی کج سلیقگی روبرو میشویم که البته ربطی به شاعر ندارد مگر اینکه با مشورت خود او انجام شده باشد.

این شاعر افزود: چیزی که در طراحی جلد موفق است، اسم خود شاعر است و همچنین من عنوان مجموعه را پسندیدم؛ در واقع پلاک و بینشانی‌ها برای ما یک نشانه است و از آنجایی که شعر هم یک متن نشانه شناختی ست برای ما خیلی کاراست.

وی با بیان اینکه عنوان اثر یک پارادوکس خیلی خوب دارد اضافه کرد: پلاک در واقع عامل شناسایی ست ولی وقتی همراه با بی نشانی می آید یک پارادوکس را به ذهن متبادر میکند.

وی افزود: از طرفی ما از قبل به این نکته اگاهیم که پلاک را می آورند تا بگویند «طرف» نیست و درواقع بی نشان است؛ پس اینجا به نوعی نشان را به دو مفهوم گرفته است و از طرفی به ما میگوید کتاب را که میخوانید با کمک این نشانه باید تاویل هایتان، تاویل دفاع مقدس جنگ، صلح و مفاهیمی از این دست باشد و به نظرم شاعردر انتخاب عنوان خوب عمل کرده است.

شکارسری ادامه داد: بنابراین دریک رده بندی کلی ما چندگروه شعر را میتوانیم در این مجموعه تشخیص دهیم، بخشی از آن شعرهای دفاع مقدسی است، بخشی ضدجنگ و بخشی شعرصلح است.

وی گفت: در واقع شعری که به تقدیس جنگ بپردازد و نگاه نوستالژی به جنگ داشته باشد شعر دفاع مقدس است، شعر ضد جنگ برعکس کاری به قدسیت جنگ ندارد و از پلشتی ها می گوید بنابراین با روال شعر دفاع مقدس فرق دارد، شعر صلح هم شعری ست که در شعرهای ضدجنگ میگنجد اما از زشتی های جنگ حرف زیادی نمیزند.

وی افزود : همانطور که گفتم متن، منکر پیوست خود با جهان میشود اما آیا میتوانیم شعر جنگ بگوییم اما از عناصر جنگ در ان استفاده نکنیم!؟ این اتفاق وقتی می‌افتد که ما میخواهیم شعر متعهد بگوییم؛ شعر متعهد شعری ست که خواه ناخواه با نوعی ایثار شاعرانه همراه است، شاعر در این نوع شعر دایره ی تخیل خود را محدود میکند و از عناصری استفاده میکند که ما متوجه میشویم راجع به کدام حادثه‌ی تاریخی صحبت میکند در واقع به جای گسست از جهان پیوست با جهان دارد.

شکارسری افزود: از این روست که میگوییم شعر متعهد خواه ناخواه رگه‌هایی از ایدئولوژی و شعار را با خود دارد چون موضع شاعر کاملا در ان مشخص است.

وی افزود: متن متعهد، به تعبیری از آن خلوص شاعرانه و ناب بودن متن تا حدی فاصله میگیرد و به صراحت، ژورنالیسم و شعار نزدیک میشود که در این کتاب تا حدی این اتفاق می افتد.

وی گفت: روالی در این شعرها وجود دارد که شاعر متنش را می نویسد و درست در سطرهای انتهایی حرف اصلی اش را میزند و میتوان گفت روال کلی این کار با شعر شروع میشود و با صراحت پایان میابد.

شکارسری افزود: در این کتاب برای انتخاب واژه ها دقت زیادی صورت نگرفته و در بخشی از شعرها به دلیل وجود کلمات رها با بخشی از شعر مواجه میشویم که گنگ و مبهم است و ما تکیه گاهی برای خوانش کلمات نداریم، اگر چه کلیت متن به ما میگوید که خوانش باید در چه رده ای باشد اما بعضی از فرازهای شعرها به دلیل کلماتی که ناگهانی وارد شعر شده اند و ناگهانی هم فراموش میشوند به نظر من گنگ از آب در آمده اند.

وی گفت: با این همه در روزگارِ سلطه‌ی فرم‌گرایی در شعر ما، روزگاری که عملا میگویند شعری خوب است که به جایی وصل نبوده و معنا نداشته باشد، و در دوره ای که حداقل در بین شاعران دگراندیش و روشنفکر، فرمالیزم یک ارزش محسوب میشود، اینکه کسی شعر سپید بگوید و از مشخصات فرمی شعر سنتی آگاهانه پرهیز کرده و از جنبه های مثبت موسیقی، که میدانیم چقدر میتواند در شعر موثر باشد، فاصله بگیرد و به سمت محتوا برود آن هم محتوایی که خیلی‌ها ممکن است نپسندند؛ میتواند نشانه‌ی تعهد شاعر به اندیشه و دستگاه فکری خود باشد.

وی گفت: این مجموعه انتظار ما را به عنوان یک اثر اول براورده میکند اما به عنوان اثری که بگوییم در ادامه‌ی مسیر اتفاقی حتما خواهد افتاد، نه! اما با خواندن مجموعه‌ی دوم فهمیدم که نباید عجله کنم. شعرهای بعدی شاعر نسبت به کتاب پلاک ها و بی نشانی ها حرکت رو به جلویی است.

شکارسری ادامه داد: نمیتوانیم پیش‌بینی کنیم شاعر در مجموعه‌های بعدی چه سرنوشتی خواهد داشت ولی فاصله گرفتن از این وجه شعارگونه و حرکت به سمت آزادی تصویر از ایدئولوژی؛ این پله، پله ی کوتاهی نیست و شاعر حرکت خوبی را در این مجموعه شروع کرده تا در مجموعه‌های بعد ببینیم چه اتفاقی می افتد.

بهروز اقبالی، شاعر مجموعه نیز گفت: کارهای این مجموعه را در سال های 89_90 سرودم که از سال 94 در صف نوبت نشر بود.

وی افزود: مضمون اشعار حول محور اشعار مقاومت میچرخد.

این شاعرجوان گفت: علت گرایشم به سمت ادبیات پایداری دغدغه‌ی شخصی و مطالعاتی بود که از گذشته در این زمینه داشته ام.

وی ادامه داد: کتاب دوم من با عنوان “چله کشی” توسط نشر داستان چاپ شده که آن هم در قالب سپید سروده شده است.