اعتیاد اینترنتی دستاورد دنیای مدرن

گروه جامعه: اعتیاد اینترنتی دستاورد دنیای مدرن است.   به گزارش “فردای همدان”، دنیای کنونی ما دنیای پیچیده ای از ارتباطات و تعاملات مستقیم وغیر مستقیم است. کسب اخبار از نقاط مختلف دنیا، دسترسی به منابع دانش، سهولت در خرید و خدمات متنوع دیگر قابلیت های آن را  چندین برابرکرده است. بر هیچ کس پوشیده […]

گروه جامعه: اعتیاد اینترنتی دستاورد دنیای مدرن است.

 

به گزارش “فردای همدان”، دنیای کنونی ما دنیای پیچیده ای از ارتباطات و تعاملات مستقیم وغیر مستقیم است. کسب اخبار از نقاط مختلف دنیا، دسترسی به منابع دانش، سهولت در خرید و خدمات متنوع دیگر قابلیت های آن را  چندین برابرکرده است. بر هیچ کس پوشیده نیست که اینترنت یکی  از برجسته ترین ابزارهای اطلاعاتی و ارتباطی است و ما در هر لحظه با چنین گنجینه با ارزشی به دلیل سهولت در برداشت و سرعت در ارائه،  از دانش و اخبار نقاط مختلف دنیا بصورت آنلاین مطلع می شویم. از آنجا که اینترنت در تمام ابعاد زندگی ریشه دوانده، عجیب  نیست بدلیل این اتصال همه جانبه و پیوستگی با دنیای پیرامون، تغییراتی در سبک فکری و الگوی رفتاری افراد بویژه جوانان ایجاد کند و عدم آگاهی و شناخت ناکافی و نداشتن کنترل و نظارت لازم در استفاده از آن باعث انحرافات افراد و پیامد های ناگوار و نامناسب رفتاری شود.

از مهمترین آسیب هایی که وجود دارد میتوان اعتیاداینترنتی را نام برد که گاها مشاهده میشود افراد چنان غرق در جستجو وگفتگو و گپ و گیم ها میشوند که زمان صرف غذا را فراموش میکنند و رسیدگی به  بهداشت فردی و نیازهای شخصی جای خود را به انزوا و خستگی و بی خوابی می دهد.

اعتیاد به فضای مجازی مانند اعتیاد به مواد مخدر هم یک بیماری روانی محسوب میشود و هم یک معضل اجتماعی که فرد را دچار افت عملکرد و کارکرد های بین فردی می کند و این سهولت دسترسی و امکان استفاده راحت از آن است که  سرعت انتشارش را از اعتیاد به مواد مخدر به مراتب بیشتر می کند.دنیای مجازی از نظر اجتماعی این قدرت را دارد که شکافی در روابط اعضا خانواده ایجاد و برنامه های دید و بازدید و تفریحات خانوادگی را مختل کند.

لذت کاذب و رضایت تصنعی هنگام استفاده و بد خلقی و خمودگی در زمان قطع ارتباط، عدم تعهد به وظایف شخصی و خانوادگی، عدم رسیدگی به نیازهای شخصی و بهداشتی افزایش وزن ،سردرد، کمر درد، سوزش چشم و اختلال در الگوی خواب از جمله آن است.اگر چه بازی و سرگرمی یکی از نیازهای اساسی برای تخلیه هیجان و رشد خلاقیت ذهنی است اما این سرگرمی منفعل و کاذب علاقه جوانان و نوجوانان را در مشارکت اجتماعی و فعالیت جسمی کمرنگ کرده است.

همچنین این فضا قدرت تغییر مسیر و هویت بخشیدن جعلی به شاکله فکری و اخلاقی افراد را دارد و همچون موجی وسیع با چالش کشیدن باورهای فرددر غالب لطیفه و سرگرمی بستری برای اهانت به قومیت های مختلف و فرهنگ های مرسوم  همچون روز قدس و روز عاشورا فراهم می آورد.

در این شبکه ها گاها گروه های مغرضی با اهداف معین اقدام به تبلیغات ضد دینی و ضد ارزشی کرده و برخی از این بازی ها و سرگرمی ها با شلیک به نمادهای ملی و مذهبی با برنامه از پیش تعیین شده از سوی دشمن هنجارهای یک نسل را نشانه گرفته و نظام ارزشی و باورهای مذهبی را هدف قرار می دهد.

افراد بخصوص جوانان در این شبکه با فرهنگ ارتباطی جدیدی به تعامل می پردازند و اصطلاحات و تیپ و تکیه کلام های غیر معمول و تغییر دادن سبک زندگی خود به منظور گذراندن زمان بیشتر در این فضا به روابط خانوادگی و وضعییت هیجانی و روانی  خود لطمه می زنند.در چنین وضعییتی برای پیشگیری از معضلات و  پیامد های نامطلوب ایجاد امنییت اینترنتی و نظارت و حمایت و کنترل از ضروریات است.

از آنجا که اطلاعات ناچیز برخی از کاربران و هشدار در سطح وسیع جامعه نیازمند حمایت داوطلبانه جوامع کوچکتر همچون دانشگاه ها و مدارس و خانواده هاست. این جوامع هدف و بویژه خانواده ها به عنوان هسته و حلقه اصلی جوامع در آشنا کردن فرزندان از پیامدهای منفی آن است بی شک محبت و اعتماد متقابل اصلی ترین عامل نزدیکی اعضا خانواده است و غفلت از آن باعث فروپاشی کانون صمیمی خانواده میشود.اگر فرزندان از چنین حمایتی برخوردار نشوند در مواجهه با محبت های جعلی بیرون از خانه تسلیم و قدرت تشخیص چنین محبت های دروغین را نمی یابند.

در خانواده هایی که کشمکش و تنش دائمی وجود دارد افراد در پیوند های عاطفی با سایر اعضا سرخورده شده و برای رهایی از  احساس یاس و افسردگی دنیای مجازی و سایت های نامعتبر را جایگزین میکنند.

در مجموع  برقراری اعتماد و پذیرش بی قید و شرط فرزندان از طرف والدین و گذراندن زمان بیشتر با آنها میتوانند از بروز لغزش ها و صدمات احتمالی در این شبکه ها جلوگیری کرده و با آموزش صحیح استفاده از این ابزار اطلاع رسانی و ارتباطی پر کاربرد وزمان بندی مناسب از آفت های آن پیشگیری شود.

نویسنده: صفورا غفوری، روانشناس بالینی