با تغییر کاربری خانه پوستی‌زاده به هر شکل مخالفیم

دبیر انجمن شاهنامه خوانی چکاد و فعال فرهنگی گفت: آقای مالمیر چرا حاضر نیست یکی از خانه‌های تحت تملک میراث را در اختیار این مجموعه‌دار بگذارد؟ مگر خانه مازوچی و احمدی در پشت همین خانه پوستی‌زاده واقع نشده‌اند؟

محمد افشار در گفتگو با فردای همدان از خانه پوستی زاده می‌گوید که در ادامه می‌خوانید.

 

چرا با موزه‌داری خصوصی مخالف هستید؟

 

در مورد بحث موزه داری چه خصوصی و چه ملی بعید است کسی مخالف باشد اما در این میان باید به نکاتی توجه کرد چراکه موزه خصوصی را به چند طریق می توان بنیان گذاشت.

  1. موزه تماما خصوصی و شخصی که در صورت پایبندی به قوانین کشور هیچ کس نمی تواند منتقد موزه دار باشد.
  2. موزه های وقفی؛ در این نوع کار شخص مجموعه دار( از هر نوع آن) داشته هایش را وقف هدف خاصی می کند و با بخشیدن آن ها و مشارکت دولت (که عموما مکان عرضه و نمایش را فراهم می کند) موزه یا محل  استفاده مردمی را بنا می گذارند. نمونه اعلای این امر کار ارزشمند دکتر اذکایی است که در سال‌های گذشته کتابخانه شخصی اش را با بیش از 14هزار کتاب تخصصی ارزشمند به شهر همدان بخشیدند و در گذشته هم مرحوم برنا کتاب‌هایشان را به دانشگاه بوعلی اهدا کردند و دیگر واقفان همدانی که تعدادشان هم کم نیست به گوشه ای از فرهنگ و مسائل اجتماعی این شهر خدمت کرده اند.
  3. موزه های مشارکتی؛ که در این نوع شخص مجموعه دار با حفظ دارایی اش با نهاد عمومی وارد مشارکت شده و دست به احداث موزه یا اجرای کار فرهنگی دیگر می‌زند. در این میان ابتدا باید مشخص شود هر کس برای ایجاد موزه دنبال کدام شرایط است تا با سنجیدن موقعیت نظر قطعی داد.

یکی از اعضای شورای شهر پیشنهاد داده خانه پوستی زاده به خانه بومگردی تبدیل شود، با این پیشنهاد موافق هستید؟

ما با تغییر کابری این خانه در هر شکل مخالفیم. دوستان مطلع هستند که این خانه تنها فرهنگسرای در دسترس  مرکز شهر است و تا چند حلقه بعدی شهر، ما فرهنگسرایی نداریم و به نظر بنده این کاربری فرهنگسرا بهترین حالت استفاده از این خانه است و در صورت تبدیل شدن آن به خانه بومگردی سلامت این اثر ملی به خطر خواهد افتاد.

 

مالمیر، مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان همدان معتقد است خانه پوستی زاده برای موزه خصوصی مناسب است؟ در این خصوص چه نظری دارید؟

در مورد برخورد مسئولان با این خانه گلایه‌ها بسیار است و تنها متوجه آقای مالمیر نیست. مدتی است تمام مسئولان به این خانه چوب حراج می‌زنند. آقای استاندار برای موزه شدن آن جلسه تشکیل می‌دهد از شورای شهر هر روز نظرات متفاوتی بیرون می‌آید. یک روز می‌خواهند تبدیل به خانه بومگردی‌اش کنند، یک روز دیگر دفتر یونسکو، در این شهر فقط همین یک خانه قدیمی وجود دارد!؟ آقای مالمیر چرا حاضر نیست یکی از خانه‌های تحت تملک میراث را در اختیار این مجموعه‌دار بگذارد؟ مگر خانه مازوچی و احمدی در پشت همین خانه پوستی‌زاده واقع نشده‌اند؟  چرا در این شهر همه فقط حاضرند بر روی سفره  حاضر و آماده بنشینند!؟

تجربه‌های تلخ گذشته کافی نیست؟ حتما این خانه که محل رجوع جوانان و از جمله معدود فضاهای فرهنگی شهر است باید قربانی بی تدبیری مسئولان بشود؟

 

شنیده شده سفیر ایتالیا حاضر است مجموعه سهرابی، مجموعه دار همدانی را با بهترین شرایط بخرد و به ایتالیا ببرد، نظر شما چیست؟.

این که ما بگوییم آثار ایلامی و هخامنشی داریم و حرف از خروج آن از کشور بزنیم بیشتر شبیه یک شوخی است. البته چنین سخنانی در این چند وقت کم شنیده نشده یک روز مدعی انتشار اسناد واگذاری خانه پوستی‌زاده می‌شوند یک روز می‌گویند ما به دنبال واگذاری نیستیم. در نشست خبری می‌گویند ما در کشور 550 موزه خصوصی داریم که آمار منتشر شده توسط اداره کل موزه های میراث فرهنگی عددی حدود 100 موزه است که آن هم اکثرا با اغماض موزه نامیده می‌شود. از سوی دیگر در این فهرست دو موزه خصوصی به نام همدان ثبت شده و مشخص نیست این بحث اولین موزه خصوصی همدان از کجا بیرون آمده است.

روی صحبت من مدیران ارشد استان و مجموعه مدیریت شهری هستند که چرا برای چنین فرآیند غیر شفافی این چنین وقت می‌گذارند؟ آیا پس از این هر کس ،هر چه بخواهد برایش فراهم خواهند کرد؟ با دیگر مجموعه داران شهر چه می کنند؟ آیا یک نفر باید بهترین خانه قدیمی شهر را تصاحب کند و دیگران به موزه غرب کشور بروند؟

تنها راه حل این مساله اعتبار سنجی اشیای مورد ادعا در شفافیت کامل و به دور از هیاهوی رسانه ای این روزهاست.

 

جمع‌بندی شما چیست؟

بحث احداث موزه اگر در شرایط عادلانه و قانونی باشد بسیار هم خوب است. از مسئولان تقاضا داریم اجازه ندهند که کاربری همگانی  این خانه و محیط فرهنگی  مبدل به کاربری شخصی و انتفاعی بشود. اگر می‌خواهند که کاری برای بحث گردشگری این شهر بکنند، یک ثبت جهانی کار هزاران موزه خصوصی با اشیا ناشناخته را می‌کند. اگر به گردشگری اهمیت می‌دهند راه آن بستن فضای فرهنگی بر روی جوانان شهر نیست، باید به دنبال مسائل کلان  و ریشه ای باشند نه برگزاری جلسه در سطح عالی استانی برای یک موزه خصوصی، چه خداوندی که چند هزار شی تاریخی را رسانده مکان برقراری موزه را هم خواهد رساند!